دیکشنری
داستان آبیدیک
ذخیره مخزن
english
1
environment
::
reservoir storage
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ذخیره دین
ذخیره زیان های وام
ذخیره زیانهای قابل پیش بینی
ذخیره ساحلی
ذخیره ساز ترکیبی انرژی
ذخیره سازی
ذخیره سازی کردن
ذخیره سرمایه
ذخیره شدن
ذخیره شرط
ذخیره قانونی
ذخیره قطعی
ذخیره گاه
ذخیره گیری
ذخیره ماهی یا ماهی دار کردن
ذخیره مخزن
ذخیره مخصوص پرداخت اصل دیون
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
ذخیره مزایای قطعی
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
ذخیره موجودی
ذخیره موجودی کالا
ذخیره می شود
ذخیره های احتیاطی
ذخیره هزینه تضمین محصول
ذخیره هزینه های معوق
ذخیره کاهش ارزش
ذخیره کرایه حمل
ذخیره کردن
ذخیره ی احتمالی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید